درباره استانبول

ساختار شهر استانبول

آتش سوزی، زلزله، شورش و تهاجم بارها استانبول را ویران کرده است، بیش از 60 آتش سوزی و زمین لرزه های متعدد و مهم در تاریخ این شهر ثبت شده است. اما آثار این بلایا در امواج توسعه شهری فشرده از بین رفته است: امروز جاده های وسیعی از محله های تاریخی شهر قدیمی عبور می کنند و کوچه های سنگفرش نشده با خانه های چوبی قدیمی با ساختمان های مرتفع مدرن، مراکز خرید، و پارک ها همزیستی دارند.

دیوارهای قسطنطنیه، استانبول

بخش هایی از دیوارهای استامبول باقی مانده است. دیوارهای زمینی که شبه جزیره را از سرزمین اصلی جدا می کند، تنها یک بار توسط توپ سلطان عثمانی محمد دوم (فاتح) در سال 1453، در نقطه ای که از آن زمان به نام دروازه توپ (Top Kapısı) نامیده می شود، شکسته شد. طول این دیوارها 4.5 مایل (7 کیلومتر) است و از یک خط باروهای دوتایی تشکیل شده است که درونی در سال 413 و بیرونی در سال 447 ساخته شده است که توسط یک خندق محافظت می شود. دیوار داخلی بالاتر حدود 30 فوت (9 متر) ارتفاع و 16 فوت (5 متر) ضخامت دارد و با برج های 60 فوتی (18 متری) با فاصله 180 فوت (55 متر) از هم پوشیده شده است. از 92 برجک که در ابتدا بر روی دیوار بیرونی ساخته شده بودند، 56 برجک هنوز پابرجا هستند.

دیوارهای دریا در سال 439 ساخته شدند. تنها بخش های کوتاهی از سنگ تراشی 30 فوتی (9 متری) آنها هنوز در امتداد شاخ طلایی باقی مانده است. این دیوارها دست نخورده دارای 110 برج و 14 دروازه بودند. دیوارهای امتداد دریای مرمره، که حدود 5 مایل (8 کیلومتر) از نقطه سراگلیو امتداد دارند، در اطراف ته شبه جزیره منحنی می شوند تا به دیوارهای خشکی بپیوندند، 188 برج داشتند. با این حال، آنها فقط حدود 20 فوت (6 متر) ارتفاع داشتند، زیرا جریان های مرمره محافظت خوبی در برابر فرود دشمن ایجاد می کردند. بیشتر این دیوارها هنوز پابرجا هستند.

درون دیوارهای شهر هفت تپه وجود دارد که قله‌های آن‌ها در طول اعصار مسطح شده‌اند، اما دامنه‌هایشان هنوز تند و پر زحمت است. جغرافی دانان آنها را از نوک دریای شبه جزیره شمارش می کنند و در امتداد شاخ طلایی به سمت داخل زمین حرکت می کنند، آخرین تپه ای که به تنهایی ایستاده است، جایی که دیوارهای خشکی به دریای مرمره می رسند.

پل های گالاتا و آتاتورک از شاخ طلایی به بی اوغلو می گذرند. هر روز قبل از سپیده دم دهانه های مرکز آنها باز می شود تا به کشتی های دریانورد اجازه عبور داده شود. سواحل هورن که توسط اتوبوس‌های آبی سرو می‌شود، مجموعه‌ای از اسکله‌ها، انبارها، کارخانه‌ها و گاهی خرابه‌های تاریخی است. کشتی‌ها به سمت آسیایی استانبول از زیر پل گالاتا حرکت می‌کنند. استانبول دارای سه تا از طولانی ترین پل های معلق جهان است: پل بسفر I (Boğazici) (در سال 1973 تکمیل شد)، با دهانه اصلی 3524 فوت (1074 متر). بسفر دوم، پل فاتح سلطان محمد (1988)، 3576 فوت (1090 متر). و بسفر سوم، پل یاووز سلطان سلیم (2016)، 4620 فوت (1408 متر). دو تونل در زیر بسفر، یکی برای ریل مسافربری و دیگری برای تردد خودروها، به ترتیب در سال‌های 2013 و 2016 افتتاح شد.

بی اوغلو، که به عنوان «استانبول مدرن» شناخته می شود، مانند قرن دهم، محله خارجی باقی مانده است. جنگ‌ها و آتش‌سوزی‌ها تنها چند بنا را که زودتر از قرن نوزدهم ساخته شده‌اند، باقی گذاشته‌اند. راه‌آهن فونیکولار بین آب‌نمای گالاتا و فلات پرا می‌گذرد. در ارتفاعات هتل ها و رستوران های بزرگ، دفاتر مسافرتی، تئاتر، خانه اپرا، کنسولگری ها و بسیاری از ادارات دولتی ترکیه قرار دارند.

از قرن دهم به بعد، گالاتا محل محاصره بازرگانان خارجی – عمدتاً جنوائی‌ها – بود که از امتیازات فراسرزمینی در پشت دیوارهای خود برخوردار بودند. پس از تصرف شهر توسط عثمانی ها در سال 1453، تمام خارجی هایی که شهروند امپراتوری نبودند به این محله محدود شدند. در اطراف سفارتخانه های کاخ مجموعه هایی وجود داشت که شامل مدارس، کلیساها و بیمارستان های ملیت های مختلف بود. سرانجام گالاتا بیش از حد شلوغ شد، به طوری که جزر و مد ساختمان ها بالاتر از شیب به سمت کشور باز پرا حرکت کرد. برای قرن‌ها، خارجی‌هایی که مایل بودند از استامبول، جایی که دربار نصب شده بود، بازدید کنند، تنها در صورتی می‌توانستند که یکی از یانیچرهای سلطان (سربازان نخبه) همراهی کنند.

از تعداد بی‌شماری ستون‌هایی که قسطنطنیه را تزئین کرده‌اند، پایه ستون امپراتور آرکادیوس (حکومت 383–408) در محله سراهپاشا باقی مانده است. ستونی از امپراتور مارسیان (حکومت 450–457) که در ترکی به عنوان Kıztaşı (ستون باکره) شناخته می شود، در محله فاتح. و در محوطه کاخ توپکاپی، یک ستون قرنتی کاملاً حفظ شده که گمان می‌رود مربوط به دوران سلطنت امپراتور دیگری، کلودیوس دوم باشد (Gothicus؛ 268-270).

قنات آهکی دو طبقه که در دره بین تپه های سوم و چهارم قرار دارد، در سال 366 توسط امپراتور والنس ساخته شده است. برخی از آب انبارهای عظیم دوران بیزانس در حال حاضر در باغ های بازار خدمت می کنند. آب انبارهای بسته که بیش از 80 عدد از آنها باقی مانده است شامل یکی از زیباترین و اسرارآمیزترین سازه های استانبول، آب انبار باسیلیکا است که در ترکی به عنوان Yerebatan Sarayı (“قصر زیرزمینی”) یا Yerebatan Sarnıcı (“آب انبار زیرزمینی” شناخته می شود. )، نزدیک ایاصوفیه؛ 336 ستون آن از آب های ساکن و سیاه رنگ تا سقف طاقدار بالا می رود.

دروازه طلایی یک طاق پیروزی از حدود سال 390 است. این طاق در قسمت دفاعی تئودوسیوس دوم، در نزدیکی محل اتصال دیوارهای خشکی و دریا ساخته شده است. پایه های مرمر پوش دو برج بزرگ آن هنوز پابرجاست و سه طاق تزئین شده با ستون ها بین آنها کشیده شده است.

کلیساها

بزرگترین میراث از پایتخت امپراتوری ناپدید شده 25 کلیسای بیزانس است. بسیاری از اینها هنوز به عنوان مساجد مورد استفاده قرار می گیرند.

بزرگترین کلیسا یکی از بناهای بزرگ جهان محسوب می شود. این ایاصوفیه است که نامش به معنای “حکمت الهی” است. همسایه و معاصر آن، سنت ایرنه، به «صلح الهی» اختصاص داشت. بسیاری از مورخان هنر گنبد (قطر 105 فوت [32 متر]) ایاصوفیه را زیباترین گنبد در جهان می دانند. گفته می شود این کلیسا که روحانیون خود را با سنت ایرن شریک می کرد، توسط کنستانتین در سال 325 بر روی پایه های یک معبد بت پرست ساخته شده است. توسط امپراتور کنستانس بزرگ شد و پس از آتش سوزی سال 415 توسط امپراتور تئودوسیوس دوم بازسازی شد. این کلیسا دوباره در شورش نیکا در سال 532 سوزانده شد و توسط ژوستینیانوس بازسازی شد. بنای کنونی در اصل بنای قرن ششمی است، اگرچه زلزله در سال 559 گنبد را فرو ریخت، پس از آن در مقیاس کوچکتر بازسازی شد و کل کلیسا از بیرون تقویت شد. در اواسط قرن چهاردهم دوباره بازسازی شد. در سال 1453 به مسجدی با مناره تبدیل شد و یک چلچراغ بزرگ به آن اضافه شد. از سال 1935 تا 2020 به عنوان یک موزه با کتیبه های اسلامی آویزان شده از دیوارهای تزئین شده با موزاییک های مسیحی کار می کرد. در سال 2020 دوباره به مسجد تبدیل شد و پرده هایی برای پنهان کردن نمادهای مسیحی در طول نمازهای جمعی نصب شد.

کلیسای مقدس سرگیوس و باکوس توسط ژوستینیانوس بین سالهای 527 تا 536 به عنوان هدیه تشکر ساخته شد. ظاهراً این دو سرباز مقدس به امپراتور آناستاسیوس اول ظاهر شدند تا برای ژوستینیانوس که به دلیل توطئه به مرگ محکوم شده بود، شفاعت کند. این کلیسا به صورت هشت ضلعی گنبدی شکل در یک مستطیل ساخته شده است که فضای داخلی بیزانسی ستون دار و گالری شکل دارد. این مسجد را مسجد کوچوک ایاسوفیا (سوفیای کوچک) نیز می‌نامند و می‌توان آن را والد معماری بازسازی ایاصوفیه توسط ژوستینیان دانست.

کلیسای منجی مقدس در چورا، که به مسجد کاریه تبدیل شد، در نزدیکی دروازه آدریانوپل قرار دارد. در قرن 11 مرمت شد و در 14 بازسازی شد. این ساختمان اکنون به موزه ای تبدیل شده است که به خاطر موزاییک ها، مرمرها و نقاشی های دیواری قرن چهاردهمی خود مشهور است. بالای درگاه مرکزی سر مسیح با کتیبه “سرزمین زندگان” قرار دارد. زمانی که کلیسا به عنوان مسجد تبدیل شد، دارای طاقچه (گذرگاهی محصور بین ورودی اصلی و شبستان)، رواق و مناره‌ها شد.

استانبول: مسجد آبی

هنگامی که ترک ها قسطنطنیه را به تصرف خود درآوردند، ستون های هفت تپه را با گنبد و مناره پوشانیدند و شخصیت شهر را تغییر دادند. مانند یونانی ها، رومی ها و بیزانسی ها، حاکمان جدید شهر را دوست داشتند و بسیاری از گنج و انرژی خود را صرف تزئین آن کردند. سلسله عثمانی که از سال 1300 تا 1922 دوام آورد، تقریباً تا پایان دوره خود به ساختن بناهای مهم جدید ادامه داد. باشکوه ترین مساجد آنها از اواسط قرن پانزدهم تا اواسط قرن شانزدهم ساخته شد و بزرگترین معماران همگی نام سینان را داشتند. آنها آتیک سینان (بزرگ)، سینان از بالیکسیر و میمار کوجا سینان (معمار بزرگ سینان) بودند. اگرچه این بنا عمیقاً تحت تأثیر سنت‌های ایرانی ترکان سلجوقی بود، اما این سبک با سنت‌های رایج هلنی و بیزانسی شهر آمیخته شد. شاهکار میمار کوجا سینان – و محل دفن او – مسجد سلیمانیه (57-1550) است که از ایاصوفیه الهام گرفته شده است، اما از آن کپی نشده است. این یکی دیگر از ساختمان های بزرگ جهان است. احتمالاً مشهورترین مساجد استانبول، مسجد آبی است، مسجد احمد اول (سلطان عثمانی از 1603 تا 1617)، که به جای چهار مناره مرسوم، شش مناره دارد.

مساجد قرن هجدهم و بعد از آن، تأثیرات معماران و صنعتگران اروپایی وارداتی را نشان می‌دهند که معماری باروک عثمانی (مانند مسجد فاتح که بین سال‌های 1767 تا 1771 بازسازی شد) و حتی سبک‌های نئوکلاسیک را مانند مسجد دولما باغچه در سال 1853 تولید کردند. ، اکنون موزه نیروی دریایی است. مساجد بزرگ معمولاً با سازه های جانبی ساخته می شدند. از جمله مدارس قرآنی (مدرسه)، حمام (حمام) برای تطهیر، خوابگاه و آشپزخانه برای فقرا (عمارت)، و مقبره برای افراد سلطنتی و افراد برجسته.

بیش از 400 فواره در استانبول وجود دارد. برخی به سادگی از طاقچه های دیوار سرازیر می شوند، اما برخی دیگر که به عنوان بشردوستی عمومی برپا شده اند، غرفه هستند. باشکوه ترین آنها توسط سلطان احمد سوم در سال 1728 در پشت صوفیه ایاصوفیه ساخته شد. این مربع مربع است، با دیوارهای مرمر و توری های برنز، مخلوطی از سبک ترکی با سبک روکوکو غربی.

کاخ توپکاپی

در شمال آن، به سمت شاخ طلایی و در سراسر نوک دماغه، سراگلیو (کاخ توپکاپی) سلطان قرار دارد که در یک دیوار مستحکم محصور شده است. این بنا در سال 1462 توسط محمد دوم آغاز شد و تا اوایل قرن نوزدهم به عنوان اقامتگاه سلاطین بود. در این کاخ بود که سفیران خارجی مورد تایید قرار گرفتند و از طریق دروازه امپراتوری یا باب همایون که توسط غربی ها به اشتباه به عنوان “دروازه عالی” ترجمه شده بود، پذیرفته شدند. سراگلیو عمدتاً از ساختمان‌های کوچکی تشکیل شده است که در اطراف سه دادگاه قرار گرفته‌اند. مهم ترین ساختمان ها، کوشک Çinili است که در سال 1472 ساخته شد. اتاق مخاطبان (Arz Odası)؛ Hırka-i Şerif، زیارتگاهی حاوی یادگارهای حضرت محمد؛ و کیوسک زیبای بغداد، به یاد تسخیر بغداد در سال 1638. سراگلیو گنجینه سلطان را در خود جای داده و دارای مجموعه‌های مهمی از نسخه‌های خطی، چینی، زره، و منسوجات است. پس از رها شدن سراگلیو قدیم، سلاطین برای خود قصرهایی در امتداد بسفر ساختند، مانند کاخ بیلربی (1865)، کاخ مجلل دولما باغچه (1853)، کاخ چیراغان (ساخته شده در 1874 و سوخته در 1910)، و کاخ یلدیز که محل اقامت عبدالحمید دوم، سلطان عثمانی از سال 1876 تا 1909 بود.

بازار مصر، استانبول

بازار مصری L شکل (Mısır Çarşısı) – به این دلیل که در مجاورت مجموعه مسجد ینی ولید است، که هزینه ساخت آن از طریق مالیات قاهره تأمین می شد، نامیده می شود – زمانی یک بازار اختصاصی ادویه بود. در زمان‌های بعد، مغازه‌ها اجناس خود را به میوه‌های خشک، جواهرات، کتانی و سایر کالاها گسترش دادند.

استانبول مدرن

در ربع اول قرن بیستم، اختلالات مختلفی به نشانه مرگ امپراتوری عثمانی و تولد ترکیه مدرن رخ داد. در سال 1908 شهر توسط ارتش ترک های جوان که سلطان منفور عبدالحمید دوم را خلع کردند، اشغال شد. در طول جنگ های بالکان (13-1912) استانبول تقریباً توسط بلغارها تصرف شد. در طول جنگ جهانی اول این شهر در محاصره بود. پس از پایان آتش بس (1918) تحت اشغال بریتانیا، فرانسه و ایتالیا قرار گرفت که تا سال 1923 ادامه یافت. جنگ یونان و ترکیه در آسیای صغیر، و همچنین انقلاب روسیه، هزاران پناهنده را به استانبول آورد. با پیروزی ملی گرایان به رهبری مصطفی کمال آتاتورک، سلطنت منسوخ شد و آخرین سلطان عثمانی، محمد ششم، از استانبول گریخت (1922). پس از امضای معاهده لوزان، استانبول توسط متفقین (2 اکتبر 1923) تخلیه شد و آنکارا به عنوان پایتخت ترکیه (13 اکتبر 1923) انتخاب شد. در 29 اکتبر جمهوری ترکیه اعلام شد. به دلیل بی طرفی ترکیه در بیشتر جنگ جهانی دوم، استانبول هیچ آسیبی ندید، اگرچه پس از تسخیر بالکان توسط محور، بیم تهاجم آلمان ها وجود داشت.

در دوره پس از جنگ جهانی دوم، وسعت و جمعیت استانبول به طور چشمگیری افزایش یافت زیرا تعداد زیادی از ساکنان روستایی در جستجوی شغل به شهر نقل مکان کردند. این افزایش تقریباً 10 برابری در جمعیت شهر در نیمه دوم قرن بیستم فشارهای زیادی را بر زیرساخت های استانبول وارد کرد و در الگوی نمونه شهرهای بزرگ خاورمیانه، ازدحام بیش از حد، آلودگی و خدمات ناکافی شهری به مشکلات اجتماعی عمده تبدیل شد. به همین ترتیب، در منطقه‌ای که مستعد فعالیت‌های لرزه‌ای خشونت‌آمیز است، گسترش ساخت‌وسازهای غیراستاندارد و ثبت‌نشده به میزان زیادی در افزایش تلفات جانی در هنگام زلزله کمک کرده است. در آگوست 1999 یک زمین لرزه در نزدیکی استانبول بیش از 15000 کشته بر جای گذاشت.

این تحولات در پس زمینه شهری اتفاق افتاد که مشخصات آن به سرعت توسط انفجاری در استفاده از خودروها تغییر می کرد. بخش‌های بزرگی از شهر تخریب یا پاکسازی شدند تا راه را برای بزرگراه‌های مدرن باز کنند، که بیشتر به گسترش شهری کمک کرد، و تا پایان قرن پروژه‌های بزرگی برای اتصال بخش‌های آسیایی و اروپایی شهر از طریق جاده و راه‌آهن انجام شد.

تلاش هماهنگ برای جذب سرمایه گذاری خارجی به نوسازی سریع شهری در آغاز قرن بیست و یکم کمک کرد. علاوه بر پیشرفت‌های قابل توجه در حمل‌ونقل و زیرساخت‌ها، ساختمان‌های قدیمی بازسازی یا تغییر کاربری داده شدند، بناهای باستانی بازسازی شدند، و سازه‌ها و آسمان‌خراش‌های جدید قابل توجهی برپا شدند. جمعیت در دهه اول قرن جدید نزدیک به یک سوم افزایش یافت. با این حال، این رونق بدون بحث نبود، زیرا ساکنان نسبت به اولویت آشکار تجارت و گردشگری بر حفظ زندگی شهری و میراث باستانی استانبول ابراز نگرانی کردند. در سال 2013، دولت پس از اعلام برنامه‌های خود برای ساخت یک مرکز خرید در پارک گزی، یکی از آخرین فضاهای سبز باقی‌مانده در بخش مرکزی شهر، با اعتراضات گسترده‌ای مواجه شد.

منابع:

https://www.britannica.com/place/Istanbul/Constantinople

درباره استانبول